کودتای نفت و حیات خلوت های شوروی

موقعیت استراتژیک ایران و کوتاه ترین راه برای رسیدن به آب های جنوب قابل درک بود. بعد از جنگ جهانی دوم و کودتای نفت شاهد تغییر و تحولات موازی در افغانستان که گزینه جایگزین ایران برای شوروی بود، شدیم. به موازات کودتای نفت تا حدود چهل سال گذشته که این تغییرات رنگ و بوی دیگری گرفت. تاریخ چهل سال گذشته افغانستان تا تئوری حضور برای سرکوب خطر بین المللی بعد از سوقصد مشکوک شاه احمد مسعود و افغانستان یتیم شده. حضور نیروهای غرب در حیات خلوت دیگر شوروی ازهم پاشیده با تکیه به ضرورت از بین بردن دشمن مطلوب.

شرایط حال حاضر عراق و سوریه هم به مانند شرایط گنگ و نقش امثال گلبدین حکمتیار در طالبانیسم افغانستان با در نظر گرفتن سه گانه سازمان سیا، طالبان و ایران هنوز کشف نشده. در عراق و سوریه حرکتی تازه شکل گرفته و در حال گسترش و زمینه ساز حضوری دیگر برای سرکوب دشمن همیشه فرضی.

و این سوال همیشه مطرح که علیرغم محبوبیت خمینی در بین جامعه مذهب زده دهه های قبل از انقلاب نقش غرب برای تحریف و مصادره انقلاب برای برقراری دشمنی مطلوب بعد از انقلاب ایران با حمایت از خمینی چه بوده؟!

کایت و بادباک همیشه درباد مخالف بیشتر اوج می گیرد. پدیده هایی مثل خمینیسم  جمهوری اسلامی و بعدها طالبانیسم  افغانستان و حالا داعشیسم عراق و سوریه همه بادباک هایی هستند که در این باد مخالف اوج می گیرند. تا اینکه یه روز طوفان می آید و این باد و بادبادک هاش رو می برد.

نمونه دیگر حیات خلوت های شوروی سابق مثل آذربایجان، گرجستان و حالا به نوعی اوکراین طی این چند سال شاهد بودیم. اما در خاورمیانه و بعد از تجربه خلیج ، حدود سیزده سال حضور در افغانستان و حالا عراق با نیم نگاهی به سوریه.

دو رود دن و ولگا با سرنوشتی کاملا مشابه روبرو هستند. دن به سمت دریای آزوف و اوکراین می رود و رود ولگا از ولگا گراد یا استالینگراد سابق میگذرد و به دریای خزر می ریزد. دو رود در مسیرهای متفاوت اما سرنوشتی مشابه. هر دو به دریا با ماهی خاویاری می پیوندند.

تفاوت اسلام زده بودن دو حیات خلوت در حوادث اوکراین و تلاش رسانه های هلندی برای تعریف نوعی جهادگر شرق اوکراینی بود. تلاشی که با شکست مواجه شد. تعریف جهادگر اسلام گرا در منطقه اسلام زده خاورمیانه شاید آسان بود اما ربط دادنش به اوکراین و تراشیدن مدل اوکراینی  با همان تعریف های همیشگی نهایتا با شکست مواجه شد. روشی که بعد از فروپاشی شوروی و در افغانستان کلنگش زده شد.

کوبانی نقطه عطف بحران خاورمیانه

کرد قومیت همیشه تحت ستم تمامی دولتمران منطقه و گاها هم پیمانان غربی به مانند موارد بمباران شیمیایی حلبچه بوده. موقعیت خاص شهر کوبانی و استراتژی غرب برای مقابله با داعش در قبال کوبانی تعریفی از  سیاست های بعدی غرب در منطقه خواهد بود. هرچند تمامی شواهد حاکی از قدم بعدی کمپین مبارزه با تروریسم در پاکستان است اما جنگ با تروریسم در پاکستان به مانند جنگ های قبلی نبوده و تا به حال به بمباران با هواپیماهای بدون سرنشین اکتفا شده.